تحلیل دکتر امینیان در رابطه با آغاز حمله رژیم صهیونی به کشور

بسم الله الرحمن الرحیم

نظر به آغاز حمله رژیم صهیونی به کشور عزیزمان جمهوری اسلامی ایران و با توجه به ضرورت همدلی و تقویت بینش عمومی نسبت به تحولات جاری، تحلیل زیر خطاب به اندیشمندان و مراجع فکری و رسانه‌ای کشور ارائه می‌شود:
1. آغازگر جنگ به شهادت همه وقایع‌نگاران و اظهار قاطع دولت‌های منطقه، رژیم صهیونی بوده و اقدامات آن تا کنون خلاف اکثر موازین بین‌المللی صورت گرفته است.


2. انگیزه اصلی تل‌آویو از آغاز جنگ علیه ایران، نگرانی قطعی از گسترش ایده ترکیب اسلام در هویت جمعی ملل اسلامی است که با تلاش آن برای ترویج سکولاریسم به عنوان مقدمه عادی‌‎سازی روابط کشورهای منطقه با اسرائیل در تناقض است. توضیح آنکه اکنون هویت جمعی غالب کشورهای مسلمان منطقه در پاسخ به کلان‌مسئله توسعه شامل دو رکن ملیت و تجدد است و اسلام به نماز و روزه و بزرگداشت اعیاد محدود شده، اما در ایران از زمان وقوع انقلاب اسلامی، رکن سوم اسلام در هویت جمعی ضریب یافته و موجب تغییر جدی در اقتدار کشور و رویکرد تقابلی با پیشروی تمدن غرب به سمت شرق شده است.
بدیهی است این کلا‌ن‌پاسخ به کلان‌مسئله کشورهای مسلمان، علاوه بر تناقض لاینحل با ترویج سکولاریسم از سوی رژیم صهیونی منافعی که برخی دولت‌های غربی برای خود در منطقه در نظر گرفته‌اند را نیز تهدید می‌کند. راهی که به ذهن نخبگان سیاسی اسرائیل رسیده، این است که در شرایط تضعیف ایران با تحریم و حذف برخی متحدان آن از معادلات جاری، ایده سه‌گانه ایران و همه هواداران آن در ایران را با حمایت غربی مورد هدف قرار داده و در ایران دفن کنند.


3. از آن زمان که عباس میرزا و میرزاتقی‌خان امیرکبیر پس از شکست‌های نظامی اقدام به بورس دانشجویان ایران به خارج برای تحصیل در رشته‌های فنی و نظامی و همچنین دعوت از اساتید اروپایی در این زمینه کردند، ضرورت تجهیز ایران به فناوری‌های جدید روشن شده بود و در تمام این دهه‌ها آرزوی مردم، نخبگان و حاکمان بوده که بتوانند قدرتی پایدار و درونزا در حوزه فناوری‌های نظامی ایجاد کنند. اکنون این تلاش پس از دو قرن به بار نشسته و ملت ایران شاهد پاسخ غرورآفرین به حمله غیرمشروع رژیم صهیونی با تجهیزات پیشرفته نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران است.


4. پاسخ نظامی ایران و تصویرسازی رسانه‌ای از آن باید بسیار هوشمندانه باشد. انگاره اصلی در جدال نظامی جاری، تجاوزگری رژیم صهیونی و دفاع مدبرانه ایران از خود است اما این خطر وجود دارد که رسانه‌های جریان اصلی غرب که در زمان جنگ مجبور به همراهی کامل با دولت‌های حاکم به ویژه واشنگتن هستند، ضمن وقوع عملیات طراحی‌شده برای خودزنی در اسرائیل شروع به مظلوم‌نمایی از رژیم صهیونی کرده و حملات ایران را به عنوان یک خطر تروریستی علیه جهان نشان دهند تا بتوانند سرمایه اجتماعی و سیاسی غرب را تجمیع کرده و ائتلافی چندجانبه با محوریت واشنگتن علیه مردم مظلوم ایران تشکیل دهند.


5. در صورت شکل‌گیری ائتلاف، تل‌آویو در محاسبه سود و زیان خود نیازی به آتش‌بس ندیده و جنگ وارد فاز دوم خواهد شد که اگر چه بیش از هر چیز در آن سخن از تهدید به بمباران ایران است، اما تمرکز اصلی تل‌آویو و واشنگتن در آن بر به میدان آوردن مردم ایران به نفع خود است. برای رسیدن به این هدف، از شایعه‌پراکنی نسبت به فساد مالی رهبران و انشقاق در نیروهای مسلح، تشویق مراجع فکری و سیاسی به موضع‌گیری علیه تداوم جنگ، ایجاد مشکلاتی که همه را درگیر ضررهای جنگ کند (مانند کمبود سوخت)، هدفگیری شخصیت‌های وحدت‌بخش و امیدآفرین، راه‌اندازی تجمعات ضدحکومتی و از همه مهمتر، تصویرسازی مصنوعی از «ظهور فرصت غیرقابل تکرار برای رسیدن به دموکراسی و شکوفایی در صورت همراهی موقت با اسرائیل» بهره می‌گیرند.


6. اگر مردم در این جنگ شناختی و رسانه‌ای شکست خورده، به ضرر حاکمیت اسلامی به میدان بیایند و مدیریت کشور دچار اختلال شود، دولت ایران ابتدا سراغ چین و روسیه خواهد رفت تا این تقابل را به جنگ نیابتی تبدیل کند اما زیر ضربات سهمگین داخلی و خارجی عملاً برای حفظ یکپارچگی سرزمینی خود مجبور به پذیرش توافقنامه‌ای ننگین‌تر از ترکمانچای شده و با یارگیری هرم جدید قدرت طی کمتر از یک سال، ملت ایران ضمن تقدیم همه صنایع خود به صاحب‌امتیازان غربی، از دست‌دادن دانشمندان ملی‌گرا و جریان‌های انقلابی و به اشتراک‌گذاری سامانه‌های مدیریتی و امنیتی کشور با غرب، طبیعتاً باید بابت خسارات وارده در این جنگ و تقابل‌های پیشین، تا دهه‌ها به رژیم صهیونی، ایالات متحده و برخی کشورهای منطقه غرامت بدهند و این مقدمه شرایط جدید استعماری در کل منطقه خواهد شد.


7. در صورتی که مردم ایران با راهنمایی مراجع فکری دلسوز، تحلیل درست سود و زیان خود و عزم راسخ در به ظهوررساندن یک قدرت جدید جهانی به نام ایران پس از دو قرن جستجو و تلاش، آرامش و توکل خود را حفظ کرده و با توحید کلمه حول کلمه توحید بمانند، فاز دوم به آتش‌بس ختم خواهد شد که ضمن تأمین امنیت ایران، معادلات منطقه تا چند دهه به نفع ایده سه‌گانه یادشده (ترکیب ارکان ملیت، تجدد و اسلام برای برون‌رفت کشورهای مسلمان منطقه از وضعیت عقب‌ماندگی تمدنی) تغییر خواهد کرد، ان شاء الله.


مهدی امینیان
دبیر کارگروه مطالعات سیاسی اجتماعی اسلام


کلیه حقوق متعلق به پژوهشکده مطالعات اسلامی در علوم انسانی می باشد.